هواداران تاتنهام شب گذشته سرمربی تیمشان را مایوس کردند.
به گزارش طلوع سپورت، او آمده بود تا مثل همه روزهای بازیهای خانگی در این فصل تیمش را با حمایت سکوها به میدان بفرستد و یارانی بیرون از گود را با سلاح فریاد و حمایت پشت سر تاتنهام ببیند. با این حال کینههای قدیمی با آرسنال و انگیزه قهرمان نشدن حریف سنتی ورزشگاه اسپرز را با رنگ و بوی دیگری تجهیز کرده بود. سکوها سفید بودند اما به آبی گرایش داشتند. ستارههای تیم کارت میگرفتند و کسی نگران نمیشد. سون آن موقعیت تک به تک را از دست داد و اشکی سرازیر و فریاد حسرتی هم شنیده نشد. تاتنهام هویتش، شخصیت باشگاهش و شاید خیلی از تعاریف بنایدین یک تیم پر هوادار و قدرتمند را در بازی شب گذشته باخت و سرمربی پر تلاش و موفقش را مایوس کرد. آنگه پسوتکوگلو در جریان بازی و پس از آن چشم در چشم هوادارانی که از شکست تیم خودشان راضی بودند، ایستاد و آنها را به طور جدی به باد انتقاد گرفت.
بحران شخصیت
او گاهی به عجیبترین شکل ممکن لباسهایی میپوشد که به هیچ وجه نیازهای طبیعی یک لباس را پوشش نمیدهد و در خدمت فرد نیست. گاهی در شبکههای اجتماعی تصاویری تاریک و مبهم و راز آلود را با نوشتههایی شبه فلسفی منتشر میکند و با هر تایید مخاطبانش به وجد میآید. گاهی میخواهد خواننده یا بازیگر و یا به هر شکلی یک چهره مشهور شود. گاهی وقتی از این راهها برای نیاز برخاسته از ضعفش پاسخی نمییابد، برای خودش از هویت مخالفان و دشمنانش هویتی برخاسته از دشمنی میسازد تا شاید روی دوش این منازعه دیده شود. او دچار بحران شخصیت است!
شاید نسبت دادن این بحران به باشگاه پرهواداری مثل تاتنهام، دور از انصاف باشد اما آنها شب گذشته برای یک مسابقه در همین حد و اندازه دچار بحران شخصیت بودند. هویت مستقل اسپرز فراموش شد و این تیم موجودیت خودش را دستکم روی سکوها از دشمنی با آرسنال میگرفت. سکونشینان ورزشگاه خانگی تاتنهام نشان دادند هر چه در این عصر از فوتبال دارند به دشمنی با آرسنال مربوط میشود و فارغ از رقیب همشهری، حرف زیادی برای گفتن ندارند. وقتی توپ سون راهی به دروازه پیدا نکرد و کارگردان تلویزیونی بازی صحنههای لبخند سفیدپوشان روی سکو را نمایش میداد، وقتی داور اعلام پنالتی کرد و خیال راحت هوادارانی را میدیدیم که از شکست مطلوب تیم خودشان راضی بودند و در بسیاری از صحنههای بازی دیشب، دستکم برای همین یک مسابقه میتوان ادعا کرد این تیم به هر دلیلی، شاید به دلیل سالها دوری از جام و افتخار، دچار بحران شخصیت بود و هویتش را بر اساس دشمنی تعریف میکرد. تیم درون میدان سعی خودش را کرد و نیمکت هم تلاشش را برای موفقیت تاتنهام به کار بست. آنها شکست نخوردند و حتی آرسنال هم هنوز برای موفقیتش تلاش میکند اما شکست خورده بزرگ کسانی هستند که از باخت تیمشان خوشحال بودند. برخی از هواداران تاتنهام و عده زیادی از آنها که ورزشگاه خانگی را مطابق وعده خودشان تبدیل به اتحاد، خانه سیتیزنها کرده بودند، شکست خوردههای اصلی نام دارند. آنها فوتبال را در بالاترین سطح خودش مایوس کردند و نشان دادند شعار «جسارت انجام دادن» برایشان همیشه صدق نمیکند و حتی میتوانند گزارههای بنادین تیم محبوب خودشان را هم نادیده بگیرند. تیم درون میدان جسارت انجام دادن را تمرین میکرد اما موفق نشد چون تیم روی سکوها جسارتی برای انجام دادن را برنمیتابید و باشگاه محبوبش را شکست خورده و منفعل میخواست.
دل شکسته سرمربی
با جدایی هری کین کنار آمد، خرج هنگفتی روی دست باشگاه نگذاشت، بدون سر و صدا و ادعای خاصی روی نیمکت تاتنهام نشست و تیمی مدعی ساخت. تاتنهام شاید در این سالهای تقلا برای موفقیت و کسب جام و با رفت و آمد سرمربیان بزرگ، هرگز به اندازه این فصل به موفقیت امیدی نداشت. آخرین روزنه امید آنها در شکست تیم پوچتینو در فینال لیگ قهرمانان بسته شده بود و پس از آن گلهای هری کین و درخشش سون هم گرهای از کار اسپرز باز نمیکرد. با این حال آنگه پوستکوگلو در سنگر مطمئنی از بیادعایی و صداقت و تلاش کارش را شروع کرد و باز هم امید را به خانه تیم انگلیسیاش آورد. او تیمی ساخت که بدون گلزنی هری کین و حتی گاهی بدون فرم ایدهآل سون هم میتوانست در میدان بدرخشد. گذشته از مصدومیتها و فارغ از آزمونهای بزرگ مردود شده، باید اعتراف کنیم پوستکوگلو روی نیمکت این تیم درخشید. پوتسکوگلو با تاتنهام و بدون هزینههایی مثل 2 قدرت بزرگ لیگ تا همین دیشب برای رسیدن به لیگ قهرمانان اروپا امیدوار بود.
مزد این سرمربی انتقاد از جدی گرفتن بازی شب گذشته نبود و باید به او حق بدهیم از سکوهای ورزشگاه خانگی عصبانی باشد. او در مصاحبه بعد از مسابقه جملاتی از یک دل شکسته را ادا میکرد و گفت؛ «از این شکست مایوس هستم. جو ورزشگاه ما جو همیشگی نبود. 48 ساعت اخیر نشان داد پایههای این باشگاه در داخل و خارج از زمین محکم نیستند. اهمیتی به شعارهای هواداران علیه آرسنال نمیدهم. من فقط میخواهم یک تیم برنده بسازم. به دنبال بردن هستم. متاسفانه مشاهده کردم پایههای این باشگاه برای موفقیت شکننده هستند». او پشت سرش را خالی میبیند و یقینا خودش را با اریک تنهاخی مقایسه میکند. مرد هلندی حتی وقتی 4 گل از کریستال پالاس دریافت کرده باز هم از سوی منچستریهای روی سکو با حمایت مواجه شده است. دل شکسته پوستکوگلو میتواند برای تاتنهام گران تمام شود و این سرمربی را به فکر جدایی از تیم بیندازد. آنها بعد از این سرمربی با پشتکار و مستعد، به سراغ چه کسی خواهند رفت و چقدر دیگر باید منتظر مردی باشند که برای افتخار آفرینی این باشگاه بجنگد؟ تاتنهام دل سرمربیاش را شکست و آنها یقینا تاوان این گناه را پس میدهند!