انتظار میرود با ورود راتکلیف اوضاع یونایتد تغییر کند.
به گزارش طلوع سپورت، بلاتکلیفی و انتظار برای تغییر شرایط، سختترین حالت ممکن برای تحمل وضع موجود خواهد بود و زمانی که شما نتوانید تاثیر مهمی در تسریع ماجرا داشته باشید، اوضاع قطعا سختتر میشود. اگر از بالا به یک سیستم پویا نگاه کنیم، رفتار سیستمها قطعا مشابه است و فرقی نمیکند مجموعه و سیستم پویای ما یک کارخانه باشد و یا یک تیم فوتبال. اصول مدیریتی در تمام مجموعهها یکسان هستند و رفتار مدیریت و نحوه اداره آنها، میتواند موفقیت و یا عدم موفقیت را در دراز مدت به همراه داشته باشد.
آلن شیرر، اسطوره فوتبال انگلیس و نیوکاسل در مصاحبهای مفصل به طور خاص درباره آینده منچستریونایتد تحت مالکیت سر جیم راتکلیف صحبت کرد. او با این جملات شروع کرد: من مدت زمان زیادی به این مشکلات یونایتد فکر میکنم و چندماهی است دغدغه اصلی ذهن من به این موضوع مربوط میشود. اگر نگاه کنید، میبینید منچستریونایتد مدیریت نامشخصی را تجربه میکرد و در حدود یک سال اخیر، بلاتکلیفی در تمام نقاط باشگاه رسوخ کرده.
شیرر گفت: قبل از بستن قرارداد راتکلیف، مدیریت اصلی دقیقا نمیدانست قرار است کامل از باشگاه برود و یا هنوز میخواهد در باشگاه حاضر باشد. مدیر اجرایی باشگاه نمیدانست میتواند کار خودش و برنامههای بلندمدت خود را پیاده کند یا خیر. استعدادیابان دقیقا نمیدانستند باید به دنبال چه استعدادهایی و با چه میزان هزینهای برای باشگاه باشند. مسئول انتقالات دقیقا نمیدانست قرار است با چه بودجهای در تمام فصل بازیکن خریداری کند. مربی مطمئن نبود میتواند نیازها و بازیکنان مورد نیاز خودش را در تیم داشته باشد یا خیر و به همین صورت، بازیکنان آگاه نبودند چه برنامهای برای بلندمدت در باشگاه دارند و باید چه انتظاری برای آینده داشته باشند.
بهترین گلزن تاریخ لیگ برتر اعتقاد جالبی دارد: شاید امروز همه اعتقاد داشته باشند بازیکنان نباید برایشان مهم باشد در راس مدیریت چه مسائلی در جریان است و باید به فوتبال خود و بازی خودشان تمرکز کنند. اما من به شما میگویم بازیکنان از عدم اطمینان نسبت به آینده متنفر هستند. فکر کنید شما قبل از مسابقه در رختکن نشستهاید و میخواهید بدانید دقیقا چه نقشی دارید و به تواناییهای خود اعتماد داشته باشید. شما باید به اطراف نگاه کنید و سایر بازیکنان همانند شما موظفند بدانند قرار است چه نقشی ایفا کنند. میخواهید مربی برنامهای برای چند سال قرارداد داشته باشد و نقطه هدفی مشخص باشد اما در منچستریونایتد همه اینها نامشخص است. هیچکس نمیداند نقش او در آینده باشگاه چیست و آیا سال بعد و یا حتی در نیمفصل میتواند در تیم باشد یا خیر! این قطعا عذابآور خواهد بود و تمام اینها از راس مدیریت میتواند برای کوچکترین اعضای باشگاه هدفگذاری شود.
آینده را آینده خواهد گفت!
شیرر اظهار داشت: شاید هواداران امروز از قرارداد منعقد شده خوشحال نباشند و این چیزی نبود که آنها دنبالش بودند. احتمالا بیشتر هواداران دوست داشتند تا خاندان قطری مالکیت تمام را داشته باشد جای اینکه راتکلیف 25 درصد از باشگاه را در اختیار بگیرد اما قطعا هیچ کس روی خانواده گلیزرها نمیتوانست تاثیر بگذارد تا انتخابی مورد نظر هواداران را داشته باشند و از همین منظر، شکایت و ایجاد جو منفی تاثیری نخواهد داشت. برای اینکه بفهمیم پول به منچستریونایتد تزریق خواهد شد و یا اینکه راتکلیف میتواند انقلابی در منچستر ایجاد کند، باید منتظر بمانیم و آینده را ببینیم اما من اعتقاد دارم سر جیمی راتکلیف به جایی ورود نخواهد کرد که نتواند تاثیر مثبتی ایجاد کند و میتوانم به هواداران بگویم احتمالا میتوانید خوشحال و برای آینده امیدوارتر از گذشته باشید.
بازیکنان منچستریونایتد
او افزود: بردن بازی همهچیز را از بین میبرد اما در منچستریونایتد شما میدانید به محض کسب یک یا 2 باخت، گسل بزرگی زیر پایتان تکان میخورد. روزنامهها، اسطورهها، هواداران، بزرگان فوتبال و همه به نتایج شما حساس هستند و رگبار انتقادها و ضربهها وارد میشود. بازیکنان فوتبال از سنگ نیستند. آنها میبینند، میشنوند و بیشتر از هر کس دیگری در معرض هجمهها قرار میگیرند. شما روکشی از طلا میبینید و فکر میکنید گوی طلایی پیش روست اما آن تنها حبابی است که روکشی طلایی دارد و در لحظهای کوچک میتواند از بین برود.
شیرر ادامه داد: همه انسان هستیم و میدانیم وقتی فشار بیش از حد به ما وارد شود، راحتترین کار این است که از بار سنگین روی دوشمان شانه خالی کنیم. به یاد دارم سر بابی رابسون بزرگ زمانی به من گفت: «در روزهای سخت، اگر من دستم را به تو بدهم، بازویم را میگیری. اگر بازویم را به تو بدهم، شانهام را میگیری!» و واقعیت همین است. در منچستریونایتد هم این اتفاق برای مدت طولانی رخ داده و بهانهای بزرگ در طول سالیان انباشته شده است. بازیکنان هدف و رویکردی مشخص را نمیبینند، شک و تردید آنها را فرا میگیرد و از بار سنگین مسئولیت شانه خالی میکنند. واقعا یک مالک چه کارهایی میتواند انجام دهد و بازیکنان چقدر میتوانند زیر نظر یک مالک جدید تغییر کنند؟
تجربه بلکبرن از نگاه یک بازیکن
او گفت: قطعا وقتی از فوتبال بازنشسته شدم، اوضاع بسیار متفاوت بود اما دیدگاهم از نگاه یک بازیکن را به شما میگویم. در بلکبرن من یک مالک باهوش و سرزنده(جک واکر) داشتم. او زاده شهر بلکبرن و تاجری بزرگ بود. زمانی که از ساوتهمپتون به بلکبرن پیوستم، احساس کردم مهم است جک را ملاقات کنم و به چشمان او خیره شوم تا در مورد جاهطلبیهایش بیشتر بدانم. او شخصی اجتماعی و بسیار صمیمی بود. رابطه خوبی با تمام بازیکنان، کادر فنی و تمامی اعضای باشگاه داشت و مانند خانواده با همه رفتار میکرد. شما وقتی در بلکبرن بودید، میدانستید جک دیوانهوار عاشق باشگاهش است. البته یک خط قرمز برای او وجود داشت. در کنار تمام حضورهای پرشور و هر روزه او، شما هیچ وقت نمیدیدید پایش را جلوتر از سرمربی باشگاه بگذارد و در تصمیمات درون زمین و یا بعد از بازی دخالت کند. او مانند یک پدر از بالا به تمام اتفاقات اشراف داشت. این نوع رفتار حس عجیبی در من ایجاد میکرد و جانی دوباره بعد از هر شکست به پاهایم تزریق میکرد.
تجربه نیوکاسل
ستاره انگلیسی ادامه داد: در نیوکاسل تجربهای متفاوت داشتم اما همان حس درون من دوباره شکل میگرفت. من به یاد ندارم مالکان در رختکن حاضر شده باشند و یا جلساتی در هفته باشد که مالکان را از نزدیک ببینم. فکر میکنم دیگر بازیکنان هم چنین تجربهای را نداشتند و هیچ کس آن چنان مالکان باشگاه را نمیدید. شاید فقط چند بار و برای چند مراسم آنها را از نزدیک میدیدیم و صحبتی کوتاه داشتیم اما در نیوکاسل سلسله مراتبی وجود داشت که بازهم به ما حسی شبیه به بلکبرن میداد. هرکسی جایگاهی مشخص داشت و هدف برای کوچکترین عضو باشگاه تا بزرگترین عضو باشگاه کاملا مشخص بود.
شیرر گفت: هیچ پروژهای کوتاهمدت نبود و همهچیز براساس اصولی مشخص جلو میرفت و آلن شیرر بازیکن، دوباره همان حس تعلق را کاملا احساس میکرد. من در تمام روزها میدانستم برای چهچیز اینجا هستم و برای چه هدفی، اطرافیانم تلاش میکنند. این باعث میشد بخواهم برای بهتر شدن نتیجهای که میخواهیم، بیشتر از توانم تلاش کنم.
فوتبال امروز و مدیران یونایتد
اسطوره نیوکاسل اظهار داشت: فوتبال به زمینی تجاری تبدیل شده و امروز شرکتهای بزرگ و چندملیتی بر باشگاهها ورود کردهاند. بزرگترین مدیران باشگاهها هم شاید به درستی ندانند مالکیت در چه حالتی قرار دارد اما بازهم هدف و راهبرد بزرگ مجموعه میتواند آینده را برای بازیکنان مشخص کند. داشتن بهترین مدیران در صدر و حرکت طبق اصولی که برای باشگاه تعریف شده، میتواند راهبردها را تعیین کند و چرخدندهها از بزرگ تا کوچک در رسیدن به انتهای مسیر، کمک شما هستند.
شیرر گفت: در منچستریونایتد اما آشفتگی بدی دیده میشد. پول فراوان بود اما بدون هدفی مشخص مورد استفاده قرار میگرفت. بازیکنان با مربیهای گوناگون و سبکهای مختلف روبهرو بودند و خود بازیکنان زیر نظر سبکهای دیگری فوتبال بازی میکردند. بازیکنان نیاز دارند وقتی به هم نگاه میکنند، تمامی افکار فوتبالی هم را بفهمند اما زبان فوتبال بازیکنان منچستریونایتد چندپاره شده و نقطه مشترک دقیقی در آن دیده نمیشود.
ستاره سابق انگلیس ادامه داد: وجود یک مالک که راهبرد فوتبالی را مشخص کند، یک مدیر که باشگاه را به دست بگیرد، افرادی که امکانات را فراهم کنند و یک مربی که طبق اصول تعیین شده کار کند، میتواند برای بازیکن مشخص کند آیا او به این مکان تعلق دارد یا خیر؟ اگر آنها حس تعلق داشتند به کار ادامه میدهند و اگر حس مشترکی نداشتند از مسیر خارج میشوند.
سیستم غلط، سیستم درست
او افزود: وقتی هیچچیز سر جایش نیست، بازیکنان برای مربی تلاش نخواهند کرد و دیدیم سانچو دیگر حتی در تمرینات هم خوب ظاهر نمیشد. آنها نمیدانند آینده چیست و مربی قرار است برای چه مدت روی کار باشد. آنها احتمال میدهند به زودی با مربی جدیدی کار میکنند که شاید با سلیقه آنها بیشتر هماهنگ باشد. بازیکنان زمان کمتری را در تمرین میگذرانند و به صحبتهای مربی توجه نمیکنند. فکر آنها احتمالا مربوط به اتفاقات بعد از تمرین و بازی است و میخواهند فقط از این دوران بگذرند.
شیرر ادامه داد: در مقابل وقتی همهچیز در سر جایش قرار میگیرد، شما میدانید یا باید با این سیستم هماهنگ شوید و یا تا سالیان طولانی و زیر نظر مربیهای دیگر همین کار را انجام دهید. در چنین شرایطی شاید دیگر بازیکنی مانند سانچو هرگز در لیست خرید منچستریونایتد قرار نگیرد زیرا با نوع تفکر باشگاه و سیستمی که آنها میخواهند هماهنگ نیست. به عنوان مثال شاید خریدهایی مانند آنتونی با مبالغ زیاد صورت نپذیرد. در عوض بازیکنی با چنین قابلیتهایی، وقتی هنوز در رسانهها نامش سر زبانها نیست، خریداری میشود. در صورت تغییر مربی هم باشگاه باز به دنبال مربی با مشخصاتی نزدیک به ایده فوتبالی خودش خواهد رفت و نگرانی بابت ناکارآمد بودن بازیکنان وجود ندارد. بازیکنان هم به خوبی میدانند باید زیر نظر مربی بعدی چه کارهایی را انجام دهند چون سیستم به درستی تعیین شده و راهبرد کلی کاملا برای همه مشخص است.
راتکلیف و نامهایی که میشنویم
شیرر در پایان گفت: وقتی به راتکلیف و چهرههایی که به منچستریونایتد مرتبط میشوند نگاه میکنیم، یک چیز به خوبی میتواند برای ما مشخص باشد. این نامها همگی میدانند مدیریت قرار است چگونه کار کند و هر شخصی که برسر کار بیاید احتمالا بعد از مدتی به راهبرد نهایی خواهد رسید. هیچچیز مشخص نیست اما احتمال زیادی وجود دارد که یونایتد طبق راهبرد بلندمدت خود تغییراتی را انجام دهد و این تغییرات شاید مرتبط با نتایج هم نباشند. احتمالا افرادی از باشگاه خارج شوند که شما نتوانید باور کنید و شاید افرادی اضافه شوند که برای شما مضحک باشد اما به احتمال زیاد این سیستم بعد از مدتی بتواند دوباره روی پای خود بلند شود.